۱ آبان ۱۳۹۹ بود که حال مجید بد شد. مجید همسرم است، کسی که ۸سال است با او زندگی می کنم.
اولش فکر کردیم از خستگی اسباب کشی است. آخر دو روز بود که به خانه جدید اسباب کشی کرده بودیم.
ولی علائم اش روز به روز بدتر شد. ضعف شدید بدنی، دردمفاصل، نداشتن انرژی کافی. پدرم نیز علائمی از کرونا داشت، مدام صرفه میکرد و سینه اش میسوخت و تب میکرد.
ظاهراً ویروس جهانی پایش به خانه ما رسیده بود.
پدرم ۳آبان و مجید ۴آبان برای تست کرونا مراجعه کردند. در تمام مدت که منتظر جواب بودیم من در خوشبینانهترین وضعیت قرار داشتم و فکر میکردم جواب منفی خواهد بود.
ولی هردو مبتلا به کوید۱۹ شده بودند، هردو ریه هایشان درگیر بود. با اینکه مجید اصلا صرفه نمیکرد و علائمی از درگیری ریه در او نبود.
هردو یک بیماری داشتند ولی علائم و حالاتشان متفاوت بود.
مجید معدهاش درد میکرد، پدر صرفه خشک میکرد و ریه اش اذیت میشد.
فامیل و دوست و آشنا زنگ میزدند و جویای حال بودند و هرکس هرچیزی که به ذهنش میرسید پیشنهاد میداد و من همچنان در حال رفت و آمد به اتاق و آشپزخانه بودم.
مهمترین نکته در این بیماری این بود که تا میتوانی باید خوراکیهای مقوی بخوری، آشامیدنی طبیعی و پرانرژی باید بخورید.
بدن تا آنجایی که میتواند باید قوی باشد تا بتواند سریع پادزهر ویروس را تولید کند.
توصیه میکنم خودتان را از پا در نیاورید. سعی کنید فقط استراحت کنید در محیطی مرطوب و گرم و آرام باشید و استریلیزه کنید تا همراه و کسی که به شما کمک میکند، دچار این ویروس نشود.
پدر صرفه های خشک شدید داشت به طوری که از شدت صرفه خسته میشد.
مادرم میگفت: مدام بخور جوش شیرین میکند و بخور پونه و گل ختمی و گلاب میکند و فضای اتاق را با گذاشتن یک کاری روی بخاری یا همان دم کرده پونه و گل ختمی مرطوب نگه میداریم.
مجید ولی اینطور نبود او هیچ صرفه ای نداشت فقط میگفت: گشنه هستم، دلم ضعف میرود.
من هم کلی غذاهای مقوی و پروتئینی برایش درست میکردم.
نکته قابل توجه بعدی این است که در این بیماری هم مثل بیماریهای دیگر سعی کنید تند، تند مثانه خود را خالی کنید، آشامیدنی زیاد بخورید تا بیشتر به دستشویی بروید.
خداروشکر که این نعمت به بنده ها داده شده است و میشود سم را از بدن خارج کرد.
این بیماری فقط نیاز به آرامش دارد. نیاز به امید، خندیدن و فرار کردن از جو سنگین مرگ که برروی این بیماری سایه انداخته است.
در این دوران یاد گرفتم که باید جنگید، باید برای سلامتی سرپا ایستاد. باید بدانیم که از دست دادن زندگی به این راحتی ها نیست. میدان را با یک ویروس خالی نکنیم.
برای شکست آن خودتان را تقویت کنید. انسان پراراده تر از این حرفها است.
در این دوران یاد گرفتهام که نباید همدیگر را تنها بگذاریم. لزومی ندارد برای همدردی حتما باید به دیدن هم برویم، میتوان با یک حس خوب، با یک دعای خیر، با یک جک خندهدار برای لحظهای خستگی را از بدن بیرون راند.
آموختم برای سرپا ایستادن نیاز به یکدیگر داریم.
هم اکنون پدر و همسرم دوران قرنطینه ۱۵ روزه خود را به پایان رسانده اند و در سلامت کامل به سر میبرند. ولی ما هنوز برای اطمینان چند روز دیگر در خانه میمانیم تا با خیال راحت وارد جامعه بشویم.
توصیههای پزشکی که به او مراجعه میکنید را جدی بگیرید.
۱۸آبان ۱۳۹۹ یکشنبه
درود خداروشکر که سلامتی کامل حاصل شده سایشون مستدام
خیلی ممنون. سلامت باشید
سلام خانم عقلی همیشه سلامت باشید ممنون که این تجربه را به اشتراک گذاشتید
سپاسگزارم