۴اردیبهشت ۱۴۰۰

دیروز جمعه بود. روزی که من اصلا نفهمیدم که جمعه است و هیچ حسی از آن نتوانستم دریافت کنم.

روز قبل هم که کلاس نداشتیم، من تنبلی کردم و در اینجا چیزی ننوشتم. البته این را بگویم که برنامه هایی را که برای خودم می چینم را تا حدودی انجام می دهم و در جاهای مختلف می نویسم.

امروز استاد اول هفته را با اتفاق ها و ایده های خیلی خوبی شروع کرد و باید اعتراف کنم که مغز من به شدت باز شد و پر از ایده های ناب شد.

این را بگویم که وقتی ایده ندارید آنقدر از بی ایده گی چرت و پرت بنویسید تا اینکه بترکانید.

موضوعاتی که امروز در کلاس مطرح شدند

۱)  سوال بزرگ

چه سوالی است که جواب آن می تواند زندگی شما را بهتر کند؟

من جواب دادم: چطور می توانم یک فیلم نامه ناب بنویسم؟

استاد گفتند باید جزیی باشد. باید بتوانیم در همین جند روز آینده به آن برسیم یا گوشه ای از جواب را داریم.

من مثلا می توانم بگویم، برای شروع یادگیری نوشتن فیلم نامه چکار باید انجام بدهم؟

شاید این سوال بهتر باشد. بتوانم جوابش را پیدا کنم و شروع کنم.

سوال باید به گونه ای باشد که در زندگی شما تغییراتی ایجاد کند، و همین الان هم جواب هایی برای آن داشته باشید.

پرسش اساسی در این برهه از زندگی چیست؟

۲) شجاعت و حوصله شروع دوباره

برای شروع کارهایی که قبلا انجام دادیم، از آن فاصله گرفتیم. انرژی زیادی لازم داریم تا دوباره شروع کنیم. ولی باید به سمتش برویم و شجاعت داشته باشیم.

در حالت سطحی آدم ها دو دسته هستند

۱)کسانی که بعد از چندبار شکست بیخیال کار می شوند. یا می گویند من دیگر این شکلی هستم دیگر نمی شود.

۲)کسانی که ۳۰۰بار هم شکست بخورند و از کار فاصله بگیرند باز هم به سمت او می آیند و از سر می گیرند.

استاد پرسید که در این مورد به خودتان از ده چند می دهید من گفتم هفت می دهم.

چه کارهایی را به خاطر عقب افتادن به کلی رها کردید؟

جواب من: ورزش و زبان

البته بارها به سمت ورزش برگشتم و باز رها شده. ماه پیش به سمت ورزش برگشتم و با شروع ماه رمضان دوباره متوقف شده است و بعد از پایان دوبار شروع خواهم کرد.

ولی زبان فرق دارد چندبار شکست خوردم و به کلی رهایش کردم.

چه چیزی باعث شده این کارها را به تعویق بیندازید؟

در مورد ورزش زمان و وجود امیرعلی که رفتن به بیرون برای ورزش و پیاده روی با او سخت است.

زبان را هم گفتم: در مسیر یادگیری زبان شکست زیادی خوردم. بیشتر می توانم بگویم از یادگیری آن ترس دارم و فکر می کنم نمی توانم آن را یاد بگیرم و استعدادش را ندارم.

آیا می توانید از امروز این کارها را در سه سطح شروع به انجام دادن کنید؟

باید تنبلی را کنار بگذارم.

ورزش را به دلیل ماه رمضان و ضعف بدنی می توانم با حرکات کوچک در خانه شروع کنم روزی دو یا سه حرکت.

زبان را هم می توانم فعلا از سطح خرد انجام دهم. تا برایم کسل کننده و خسته کننده نباشد. مثلا هرروز دو یا سه یا حتی یک کلمه و با اشتیاق بتوانم آن را افزایش دهم.

۳) مکاتبات نظم شخصی

این کار جزء کارهای هیجان انگیز این دوره بود. البته باید اعتراف کنم که این دوره پر است از ایده های جذاب و پر انرژی.

قرار شد گروه های دو نفره تشکیل دهیم و به بازه زمانی یک ماه به فاصله دو روز یکبار برای هم گروهی خود نامه بنویسیم. گزارشی از بهره وری و توسعه خودمان در رابطه با پروژه ها و کارهای خودمان بدهیم.  من یک خانم انتخاب کردم. خانمی به نام زهرا عربی، اهل گرگان هستند. خانمی که از من بزرگتر هستند و دارای کلی تجربه هستند. امیدوارم بتوانیم بهترین لذت را در این مدت زمان ببریم و برای همدیگر بهترین دوست باشیم.

۴) سرپا کار کردن.

از وقتی که امیرعلی به دنیا آمده من بیشتر کارهای آشپزخانه را سرپا انجام می دهم. ولی تا کنون سرپا ننوشته ام و باید امتحان کنم.

امروز برنامه و لیست کارهایم را سرپا نوشتم. وقتی سرپا هستم حس تمرکز ندارم .

گویی کار خاصی انجام نمی دهم و مدام می خواهم از زیر کار در بروم. باید این کار را تمرین کنم. چون استاد  از ما خواست هرروز یک ساعت در فاصله یا بازه های نیم ساعت سرپا کار کنیم. باید بتوانم در هر شرایطی بنویسم. حتی درون کیوسک تلفن.

۵) چالش زود خوابیدن

چیزی که من واقعا با آن مشکل دارم. جوری که نمی توانم زود بخوابم و شب زنده داری را بیشتر دوست دارم. اما قرار شد امشب وارد چالش زود خوابیدن بشویم. فردا تجربه خودمان را بیان کنیم. به امید اینکه بتوانم در این چالش شرکت کنم و تجربه خوبی را فردا صبح به دست بیاورم. بتوانم در مورد آن بنویسم.

 

۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شنبه

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *