زاویه دید یا راوی
هر متن روایی، نقل کننده ای دارد. برای اینکه متنی را روایت کنیم نیاز داریم تا از زبان یک راوی آن را بیان کنیم.
با جمله اول می شود زاویه دید داستان را تشخیص داد.
در داستان برخلاف شعر زاویه دیدهای مختلفی داریم، برتری داستان به شعر همین است. داستان دارای چند صدا است و می توان وارد افکار شخصیت های مختلف داستان شد و یا در موقعیت های مختلف قرار گرفت.
انتخاب راوی در داستان بسته به اطلاعاتی دارد که می خواهیم به خواننده بدهیم.
داستان دارای دو نوع راوی است
۱) راوی درون جهان داستان
۲) راوی خارج از جهان داستان
در اولی راوی خود نیز در اتفاقات داستان دخیل است ودرگیر آنها می شود.
ولی وقتی راوی خارج از جهان داستان باشد فقط ناظر است و وقایع را بازگو می کند. در جهان داستان است ولی خودش نقشی در داستان ندارد. بی طرف است.
راوی درگیر خود می تواند دو نوع باشد
۱) شخصیت اصلی
۲) شخصیت فرعی
راوی درگیر با وقایع داستان نمی تواند وارد ذهن دیگر شخصیت ها شود. این نوع راوی یا اول شخص است یا دوم شخص است. از ضمیر “من” و “تو” استفاده می کند.
راوی اول شخص فقط می تواند در مورد دیگران حدس بزند.
راوی خارج از جهان داستان از ضمیر ” او ” استفاده می کند و سوم شخص است. به این راوی دانای کل نیز می گویند
راوی دانای کل نیز دو نوع دارد
۱) دانای کل نامحدود( مطلق) (می تواند وارد ذهن تمام شخصیت ها شود)
۲) دانای کل محدود (فقط می تواند وارد ذهن یکی از شخصیت ها شود)
دانای کل نگاه وسیع تری به جهان داستان دارد و می تواند در ذهن شخصیت های مختلف قرار بگیرد و چالش های ذهنی آنها را بیان کند و همین طور می تواند در همه ی فضاهای داستان حضور داشته باشدو همه چیز را جزء به جزء بیان کند.
نوعی دیگر از راوی داریم که راوی عینی می باشد. این راوی در ذهن هیچ شخصیتی نمی تواند وارد شود. او فقط چیزهایی را می تواند بیان کند که می بیند و احساس می کند و خیلی جدی و خشک است. بیشتر وقایع واقعی را بیان می کند.
از نظر روایی سه نوع داستان داریم
۱) اتفاقات باید عیناً نقل شوند. ( خاطره، زندگی نامه داستانی)
۲) اتفاقات پس و پیش می شوند و یا حذف و اضافه می شوند. عنصر خیال در آن وارد می شود و نویسنده در روند آن دخالت دارد. ( داستان)
۳) اتفاقات کاملاً خیالی هستند و باید واقعی نما باشند. ( داستانی که وجود خارجی ندارد)
۵ خرداد ۱۴۰۰ چهارشنبه
بدون دیدگاه