فصل اول
۵فرودین ۱۴۰۰ پنجشنبه
مدتی است که از طرف همسرم محکوم به نداشتن برنامه هستم. اینکه مدام به من می‌گوید تو به خودت نمی‌رسی، برای کارهایی که به سلامتی خودت و خانواده اهمیت دارند وقت و انرژی صرف نمی‌کنی.
گاهی این حرف‌ها آزارم می‌دهد ولی اگر راستش را بخواهید بعضی وقت‌ها می نشینم و با خودم فکر می‌کنم که او واقعا راست می‌گوید. چرا من نمی‌توانم به یک نظم شخصی و محکم و منظم برسم که موجب بهره وری من از زندگی و لذت بردن از اطرافیانم و حضور گرم آنها باشد.
من دوست دارم تمام چیزهایی که در سر دارم را عملی کنم. ولی گاهی احساس می‌کنم در طول روز اصلا زمانی برای انجام آنها ندارم. بیشتر که به ساعات روزم فکر می کنم متوجه می‌شوم در طول روز تقریبا کار زیادی انجام نداده ام ولی چرا احساس میکنم که برای انجام کارهایم فرصت کمی دارم. برای همین فرصت کم است که نمی توانم کارهایم را انجام دهم.
من نظمی برای انجام کارهایم در طول روز ندارم برای همین شب می شود و من با کوله باری از کار انجام نشده باقی می مانم که نه تنها انرژی مرا در زمان خواب می گیرد بلکه من دیگر نمی توانم برای صبح روز بعد نیز اثری از خود به جای بگذارم برای همین صبح وقتی چشم هایم را می گشایم با خود فکر می‌کنم که امروز هم مثل دیروز باز نخواهم توانست کارها را پیش ببرم پس همان بهتر که به خواب عمیق بروم و لااقل از خواب بهره مند شوم.
امروز ۵ فروردین اتفاق خاص دیگری برای من افتاد. در یک دوره به اسم نظم
شخصی و کار خلاقانه ثبت نام کرده بودم که امروز جلسه صفر آن برگزار شد. من باید برای حضور در این جلسه ساعت ۷ صبح بیدار می بودم. و این انگیزه ای برایم بود که شب را با انرژی بخوابم تا صبح بتوانم با انرژی بیدار شوم. صبح که بیدار شدم می دانستم لااقل به عنوان اولین کار امروزم چه باید بکنم. واین برایم شیرین و دلنشین است که بتوانم برای حس مفید بودم خودم در زندگی خود و خانواده ام کاری انجام دهم.
من فرزندی سه ساله دارم که باید برای تربیت او زمان بگذارم و تربیت و بازی های او نیاز به زمان دارد. برای رسیدگی به امور او من باید پرانرژی باشم. این انرژی برای من زمانی به وجود میآید که بتوانم به نظمی در خود و زندگی خود برسم و بتوانم در خانه برنامه ای راپیاده کنم که بتوانم همه کارها را به نحو احسنت به سرانجام برسانم. و از خودم احساس رضایت داشته باشم.
استاد در دوره ی امروز به ما گفت که باید شروع به نوشتن یک کتابچه بکنیم. کتابی با عنوان نظم شخصی. من از امروز نوشتن این کتاب را آغاز کردم. امیدوارم در این کتاب بتوانم به راه های جذاب و زیبایی از نوشتن دست پیدا کنم و بتوانم برای خودم مفید باشم.

من شروع این کتاب را آغاز کردم و آن را در سایت خودم منتشر خواهم کرد. تا شاید بتوانم مسیری را برای روشنی پیدا کنم.

۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ پنجشنبه

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *